جامانده ها هم کربلایی اند
مباهله
فرزند پروری
? در فرهنگ ما روحیه “راحت طلبی” به فراوانی دیده میشه.
فرهنگ تن پروری و تنبلی که هر روز داره تقویت میشه.
بچه ای که باید از ۷ تا ۱۴ سالگی تحت برنامه شدید نظم و ادب قرار بگیره
والدین و مدارس، با این عنوان که بچمه و اذیت میشه میگن بذار راحت باشه!!!
عه!!! یعنی چی “راحت” باشه؟!
? خب این اگه الان راحت باشه پس فردا نمیتونه درست زندگی کنه، درست تحصیل کنه و موفق بشه
دهه فاطمیه
نصایح امام حسن عسکری علیه السلام به شیعیان
🔰توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان
🌸امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود:
شمــا را به تقــواى الهــى و پارسـایــى در دینتــان و تـلاش بـراى خــدا و راستگویــى و امانتــدارى دربـاره کســى که شمـا را امیــن دانستـه ـ نیـکوکار باشــد یا بـدکار ـ و طــول سجــود و حُســنِ همســایگى سفـــارش می کنــم. محمّــد( صلى الله علیه وآله وسلم ) بـراى همیـــن آمـده اســت.
در میــان جمــاعت هاى آنان نــماز بخوانیـــد و بر ســر جنــازه آنــها حاضــر شویــد و مریضــانشان را عیــادت کنیــد. و حقوقشــان را ادا نمایــید، زیــرا هر یک از شمـا چــون در دینــش پارســا و در سخنــش راستــگو و امانتــدار و خـوش اخـــلاق با مـــردم باشــد، گفتــه مى شــود: ایـن یــک شیــعه اسـت، و ایـن کارهاســت که مــرا خوشحـــال مى ســازد.
تقــواى الهــى داشتــه باشیــد، مایــه زینــت باشیــد نه زشتــى، تمــام دوستــى خـود را به سـوى ما بکشانیــد و همــه زشتــى را از ما بگردانیــد، زیرا هـر خوبــى که دربــاره مـا گفتــه شـود ما اهــل آنیــم و هر بدى درباره ما گفتــه شود ما از آن به دوریـــم.
در کتــاب خــدا بـــراى ما حقّــى و قــرابتـى از پیــامبر خداســت و خــداوند مــا را پــاک شمــرده، احــدى جز مــا مــدّعى ایـن مقــام نیســت، مــگر آن که دروغ مى گویــد. زیــاد به یاد خدا باشیــد و زیــاد یاد مـــرگ کنیــد و زیــاد قـــرآن را تــلاوت نماییــد و زیــاد بر پیغمبـــر( صلى الله علیه وآله وسلم ) ســلام و تحیّـــت بفرستیـــد. زیرا صــلوات بر پیــامبر خدا ( صلى الله علیه وآله وسلم ) ده حسنـــه دارد. آنچــه را به شمــا گفتـــم حفــظ کنیـــد و شـما را به خــدا مى سپــارم، و ســـلام بر شمــا.
متن حدیث:
«أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاِْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ ( صلى الله علیه وآله وسلم ) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاَْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ.»
«لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ ( صلى الله علیه وآله وسلم ) فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُواما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ.»
📚«أعيان الشّيعة،جلد 2، صفحه 41
آنوفل های مهربان
09:
ما چه می دانیم جانبازی چیست!برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود.
دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها…
جانبازی که 35 سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ “کاندیدا شده ای! آمده ای عکس بگیری؟”
گفتم نه! ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
خیلی زود رفیق شدیم. وقتی فهمید من هم در همان عملیاتی بوده ام که او ترکش خورده.
پرسیدم خانه هم می روی؟
گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع دیگر بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند.
پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
یاد دوست شهیدم اسماعیل فرجوانی افتادم. دستش که عملیات والفجر هشت قطع شده بود نگران هزینه های بیمارستانی بود، نکند زیاد شوند!
گفتم: بی حرکت دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه!
حکایت تکاندهنده ای برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است!
پشه های آنوفل را می گفت.
“نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!”
می گفت نگاهم را که می بینند خودشان رعایت می کنند و زود بلند می شوند.
شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان و 16 ساله بوده که ترکش به پشت گردنش خورده و الان نزدیک 50 سالش شده بود.
سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید.
آخر من چه می دانستم جانبازی چیست!
صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر!
پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده.
خیلی خجالت کشیدم.
دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها… هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی اروپایی…
می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، همه بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم.
تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟
یکه خوردم. چه سئوالی بود!
گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم.
کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور…
چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی قبلی را نداشت.
از همان وقتی که حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد.
نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف پرسه می زدم.
دیگر از خودم بدم می آمد
از تظاهر بدم می آمد
از فراموش کاری ها بدم می آمد
از جنگ بدم می آمد
از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر همشان!
از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند
و این روزها هم نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را…
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از آنها که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه های آنوفلِ آسایشگاه معرفت داشتند!
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند…
و می رفتند…
ما چه می دانیم جانبازی چیست
زیارت ری
حضرت امام هادی ع:*اگر قبر عبدالعظيم حسنی را در ری زيارت كنی مانند آن است كه امام حسين ع را دركربلا زيارت كرده باشيد*
«ميزان الحكمة: ح8181»
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج
آداب میهمانی (برای شب یلدا)
زندگینامه شهید دکتر مفتح
زندگینامه: محمد مفتح
محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ شمسی، در خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد.پدرش مرحوم، حجت الاسلام حاج محمود مفتح، یکی از واعظان مخلص و عاشق خاندان رسالت و ولایت بود و در ادبیات فارسی و عربی تبحر فراوانی داشت و اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت (ع) به زبانهای عربی و فارسی از وی به جا مانده است.
او در حوزه علمیه همدان، مدرس ادبیات فارسی و عربی بود. شهید مفتح از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدایی، جهت فراگیری معارف اسلامی به مدرسه «آخوند ملاعلی» وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمرهای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (ره) استفاده کرد و خود مدرسی بزرگ در حوزه شد.
مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری گردید. رساله دکترای وی تحقیقی درباره نهج البلاغه است که با درجه بسیار خوب مورد قبول دانشگاه قرارگرفت.
دکتر مفتح، پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، به تدریس در دبیرستانهای قم پرداخت.
وی به لحاظ رسالتی که بر دوش خویش حس میکرد، ضمن مبارزه با عفریت جهل و بیشعوری، در دو سنگر دبیرستان و حوزه از همان آغاز سعی در روشنگری دانش پژوهان داشت و کلاسهای خویش را مرکزی برای تشکل آنان در جهت مبارزه با رژیم قرار داده بود و در این راه به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان، با همیاری شهید بهشتی همت گمارد.
در زمان تحصیل و تدریس، حاشیهای بر اسفار ملاصدرا، نوشت که سومین حاشیه بر این کتاب است. همچنین کتابی به نام روش اندیشه در علم منطق به رشته تحریر درآورد که به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه، برای بالاترین سطح منطق استفاده میشود. ترجمه تفسیر مجمع البیان هم یکی از تألیفات این شهید عالی مقام است.
دکتر مفتح در جهت ایجاد تشکل و سازماندادن به طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی به نام جلسات علمی اسلام شناسی زد که این مجمع فعالیت وسیعی به منظور شناساندن چهره اصلی اسلام در جامعه آغاز کرد. ساواک که پی به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام راستین برده بود، آن را تعطیل کرد.
در سالهای 1340تا 1342، سخنرانیهای او در شهرهای مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامی در افشای چهره رژیم پهلوی بسیار مؤثر بود و به لحاظ اثر عمیقی که این سخنرانیها در میان تودهها داشت، بارها توسط ساواک تعطیل شد و هر بار این تعطیلی با دستگیری و آزار ایشان همراه بود.
شهید مفتح بعد از تبعید امام (ره) مبارزات خود را شدت بخشید و با سفر به استان خوزستان سعی در افشای ماهیت رژیم و شناساندن نهضت امام به مردم داشت و ساواک که با دستگیریهای متعدد و ممنوع المنبر کردن ایشان نتوانسته بود کاری از پیش ببرد، ورود ایشان را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد.
مبارزه دکتر مفتح تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. ایشان بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام امت روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راهپیمایی 17 شهریور گردید، که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و جمعه خونین نام گرفت.
در بهمن 1357، [ 12بهمن 57؛ فریادی برای همیشه] جهت بازگشت امام (ره) استاد مفتح به همراه دیگر همرزمان، کمیته استقبال از ایشان را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه رهبر و مراد خویش را به نحو شایسته فراهم نمایند.
دکتر مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام (ره) به عضویت این شورا درآمد. بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته منطقه4 تهران را به عهده داشت.
آخرین مسؤولیت وی، سرپرستی دانشکده الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود و در طی این دوران همچنان مسؤولیت امامت جماعت مسجد قبا را نیز بر عهده داشت.
وحدت حوزه و دانشگاه
شهادت در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه
سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت 9 صبح روز 27 آذر سال 1358، به شهادت رسیدند.
وحدت حوزه و دانشگاه
بسم الله الرحمن الرحیم
بیست و هفتم آذر ماه یاد آور عروج سرخ مجاهدی خستگی ناپذیر و عالمی ربانی است که اندیشه وحدت بین حوزه و دانشگاه را خلق نمود.
حوزه و دانشگاه دو نهاد تأثیرگذار در کشور هستند که مبنای فعالیت هر دو بر پایه تفکر و اندیشه بوده و در راستای تربیت نسل جدید و پرورش روح و فکر آنان گام برمیدارند.
دانشگاه محلی است برای توسعه و تحقیق و آموزش در همه زمینههای علوم و حوزه نیز محل ترویج آموزههای دینی و اخلاقی است، بدون شک پیشرفت جامعه و کشور عزیزمان در گروه پیوند عمیق علم و اخلاق با آموزههای دینی است زیرا اگر پژوهش و تحقیقات علمی توأم با اخلاق و مفاهیم ناب اسلامی باشد منجر به تربیت متخصصین متعهد میگردد و این مهم از نیازهای اساسی کشور است.
داشتن چهره زیبا
زیبایی صورت:
بعدازهرنمازدست رابرای دعابالابرده(تا روبروی سینه)«یاجمیل»را7⃣مرتبه خوانده و برچهره بمالد به برکت این دعاچهره زیبا میگردد
سعی کنیدهمیشه وضوداشته باشیدبرای چهره زیبا ✨
🌼 🍃🌼
تسلیت شهادت امام حسن عسکری ع
✔️مصیبت امام عسکری (علیه السلام) شدیدتر ازمصیبت آباء طاهرینشان بود.مرحوم آیةالله العظمی بهجت رحمةالله
🖤باعرض تسلیت به محضر منجی دو عالم، آقا امام زمان(ع)
شهادت امام حسن عسکری بر همه مسلمانان تسلیت باد.
🌤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🌴 تعجیل درفرج، صلوات🌴
تسلیت آقا جان
پیام تسلیت
یوم الحسرت
✨⭐️💫✨⭐️💫✨⭐️💫✨⭐️💫
✨⭐️ از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
✅ یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت
🌸 حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
✅ پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
🌸 حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
📗 ( وسائل الشیعه/ج7 )
❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تخفیف برای مرگ
نمایشگاه کتاب 60%مخصوص
حوزه های علمیه:💠 گزيده برنامه آفتاب شرقی ١٣٩٦/٠٨/٢٣
🔹 استاد بهرام پور عنوان داشتند: عنوان داشت: كساني كه با حوادث طبيعي چون زلزله از دنيا مي روند طبق روايات، با تخفيف در مجازات برخورد مي كنند.
🔹 ي افزود: هميشه بايد براي وارد شدن مصيبت و حادثه آماده بود به نحوي كه وصيت را هميشه آماده داشت و هر شب توبه كرد.
🔹 اين كارشناس حوزه قرآن و معارف اظهار داشت: خداوند در سوره حجرات از مومنان مي خواهد كه يكديگر را مسخره نكنند، چرا كه خدا مومني را كه ديگران را تحقير مي كند، حقير مي گرداند.
🔹 وي متذكر شد: پيامبر بالاتر از نماز و روزه، اصلاح ذات البين را مي داند و خداوند نيز بر اختلاف و عدم اختلاف در داخل جامعه اسلامي حساس است.
🔹 استاد بهرام پور گفت: عيب جويي در زندگي ديگران به معناي يافتن آن ايرادي كه وجود دارد در واقع غيبت كردن محسوب مي شود اما عيب سازي به معناي آنكه ما ايرادي براي كسي مي سازيم، افترا محسوب مي شود.
🔹 وي تاكيد كرد: اگر چهل روز مراقب زبان باشيم خداوند حكمتي بر قلبمان مي گذارد
زندگی نامه علامه طباطبایی(ره)
آفتابگردون:24 آبانماه سال 1360 هجري شمسي، روزي است كه عالم فرزانه و مفسر بزرگ علامه طباطبايي ديار فاني را به سوي سراي باقي ترك كرد؛ عالمي كه هميشه از ابديت سخن ميگفت و با فناي در خداي خويش و آنچه خدايي بود، باقي شد.
امام راحل(ره) در پيام تسليت خود به همين مناسبت فرمودند: «من بايد از اين ضايعهاي كه براي حوزههاي علميه و مسلمين حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبايي است، اظهار تاسف كنم و به شما ملت ايران بهويژه حوزههاي علميه تسليت عرض كنم.»(1)
به گزارش ايسنا، آنچه در پي ميآيد گوشهاي از زندگي و ابعاد شخصيتي اين عالم رباني به نقل از نزديكان ايشان است كه در سالروز وفات علامه نقل ميشود:
در آخرين روز سال 1321 هجري قمري (مقارن با سال 1281 هجري شمسي) ستارهاي درخشان در آسمان سلسله جليلالقدر سادات طباطبايي تبريز هويدا شد و خداوند به سيدمحمد قاضي طباطبايي فرزند پسري هديه داد كه نامش را سيدمحمدحسين گذاشت؛ حكيم عارفي كه بعدها بسياري از انسانها، از چشمه جوشان حكمت و معرفتش جرعههاي جانبخش نوشيدند. هنوز پنج سال از عمر سيدمحمدحسين نگذشته بود كه مادرش را از دست داد. پدر سعي كرد غم مادر را از دل محمدحسين و ديگر فرزند كوچكترش، محمدحسن، بزدايد، ولي نميدانست كه چهار سال بعد، درگذشت خود او، غم فرزندان را دوچندان خواهد كرد.
سيدمحمدحسين همانطور كه روش درسي آن روزها بود، به فراگيري قرآن پرداخت و سپس از سن 9 سالگي به مدت شش سال به همراه برادرش، از اديبي به نام شيخ محمدعلي سرائي، كتابهايي چون گلستان، بوستان، نصابالصبيان، انوار سهيلي، تاريخ عجم، منشات اميرنظام و ارشاد الحساب را فرا گرفت و علاوه بر آن، زير نظر ميرزاعلي نقي خطاط به يادگيري فنون خوشنويسي پرداخت. ايشان پس از طي دوران تحصيل در مكتبخانه، راهي مدرسه طابيه تبريز شد تا تحصيلات خود را در علوم ديني دنبال كند. در همان ايام، وقتي 23 سال بيشتر نداشت، تصميم به ازدواج ميگيرد. از يكي از بستگانش خواستگاري ميكند و چون فاميل بودند، با اين ازدواج موافقت ميكنند. يك سال بعد از ازدواج بود كه سيدمحمدحسين مزه پدر شدن را ميچشد و اسم فرزند اولش را، محمد ميگذارد.
سيدمحمدحسين و برادرش سيدمحمدحسن در سال 1304 هجری شمسي تحصيلات مقدماتي را در مدرسه طالبيه تبريز به پايان رساندند. اما روح پرعطش آنان هنوز سيراب نشده بود. دختر علامه طباطبايي ميگويد: «يك روز حاج آقا ميآيد و به مادرم ميگويد من ديگر در تبريز نميتوانم ادامه تحصيل دهم و براي بهره گرفتن از استادان بهتر، بايد راهي نجف شويم، اما هزينه سفر نداشتند. وقتي مادرم ميبيند حاج آقا ناراحت است، جهيزيه خود را ميفروشد تا هزينه سفر تامين شود.» سيدمحمدحسين كه هزينه سفرش تامين شده بود، زمينهاي زراعي و كارهاي كشاورزيشان را به يكي از همآباديهايشان سپرد و عازم «نجف» شد تا تحصيلات خود را تكميل كند، البته حالا ديگر تنها نبود و هر دو برادر ازدواج كرده بودند. به اين ترتيب، هر دو خانواده به همراه كربلايي قلي و سلطنت خانم (خادم و خادمهشان) عازم سفر ميشوند و در خانهاي كوچك در محله «عماره» نجف ساكن ميشوند و زندگي جديدي را آغاز ميكنند.
اما بعد از گذشت مدتي، فرزند يك و نيم سالهشان (سيدمحمدحسين 24 ساله و همسر 19 سالهاش) به مرض سختي مبتلا ميشود و از دنيا ميرود.
روزي مادر داغديده بغضش تركيد و به همسرش گفت: «آقا! ياد محمد لحظهاي مرا رها نميكند. دلم براي كودك خردسالم خيلي تنگ شده. جز چند نفر هيچكس حتي مرگ او را هم به ما تسليت نگفت. بيا برگرديم. اين جا ديار غربت است و ما هيچكس را نداريم. چطور ميتوانيم اين همه سال اينجا بمانيم؟» صداي در، مادر داغديده را ساكت كرد، سيد صدا زد: «آمدم» و با عجله به سمت در دويد. با باز شدن در، «سيد ميرزاعلي قاضي طباطبايي» وارد شد. او يكي از پسرعموهاي محمدحسين بود كه مدتها پيش به قصد تحصيل به نجف آمده بود. زن و شوهر از ديدن يك آشنا در ديار غربت بسيار خوشحال شدند. آقا ميرزاعلي خيلي خودماني با سيد و همسرش برخورد كرد. آنها ساعاتي را با هم گذراندند و از دوران كودكي و زندگيشان در تبريز و خاطرهها گفتند. يادآوري اين خاطرهها، درد و غم اين زوج جوان را كاهش داد. بعد از ساعتي ميرزا عصايش را برداشت و قصد رفتن كرد. سيد و همسرش نيز به رسم بدرقه او را همراهي كردند. دو سه قدم مانده به در، آقا ميرزا علي رو به همسر سيد كرد و گفت: «دختر عمو! اين بار فرزندت ميماند، پسر است و نامش هم عبدالباقي است.» و با اين حرف، خداحافظي كرد و رفت. چند ماه بعد بود كه همسر سيد، باردار شد.
اهمیت فضای مجازی
کتاب بخوانیم
هفته کتاب و کتابخوانی
آفتابگردون:امام زمان (عج) فرمودند: #صحیفه_سجادیه بخوان.
🔸علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی پدر) می فرماید:
🔸من در اوایل بلوغ بسیار دنبال جلب رضایت خدای متعال بودم، و نیز بی قرار بودم از یاد حضرت حجت علیه السلام.
🔸تا آنکه در بین خواب و بیداری دیدم صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد جامع قدیم در اصفهان ایستاده اند.
🔸به آن حضرت سلام کردم و دستشان را بوسیدم و سوالاتی را که برایم مشکل شده بود، از محضرشان پرسیدم.
🔸سپس عرض کردم: مولای من! برای من مقدور نیست که همیشه خدمتتان برسم؛ پس #کتابی به من عنایت فرمایید که همیشه بر طبق آن #عمل کنم.
🔸آن حضرت فرمودند: برای تو، کتابی به مولا محمد تاج دادم؛ برو و از او بگیر.
🔸من در خواب آن فرد را می شناختم.
🔸پس به سمت دار بطیخ (نام محله ای در اصفهان) رفتم.
🔸آن شخص تا مرا دید، گفت: تو را صاحب الامر فرستاده؟
🔸گفتم آری.
🔸پس کتاب کهنه ای درآورد و به من داد.
🔸کتاب را گشودم و فهمیدم #کتاب_دعاست.
🔸کتاب را بوسیدم و بر چشمانم گذاشم و به سمت امام زمان علیه السلام برگشتم که بیدارشدم و متوجه شدم آن کتاب با من نیست.
🔸به جهت از دست دادن آن کتاب، تا طلوع فجر گریه و تضرع می¬کردم.
🔸به ذهنم افتاد منظور حضرت از مولا محمد تاج، همان شیخ بهایی است و چون بین علما مشهور و معروف است، به “تاج” نامیده شده است.
🔸پیش او رفتم و در حالی که گریه می کردم، خواب خود را به او گفتم؛ ولی آن کتاب نزد ایشان نبود.
🔸با حال گریه و تفکر از نزد ایشان بیرون آمدم تا آن که در دلم افتاد به همان سمتی بروم که در خواب دیده بودم.
🔸پس چون به محله دار بطیخ رسیدم مرد صالحی را دیدم که اسمش حسن بود و ملقب به تاج.
🔸او گفت کتابهای وقفی متعددی نزد من است که برخی آنها را می برند ولی به شروط وقف عمل نمی کنند.
🔸تو چون به وقف عمل می کنی، بیا به این کتابها نگاه کن و هر چه نیاز داری، با خود ببر.
🔸با او به کتابخانه رفتم.
🔸اولین کتابی که به من داد، همان بود که در خواب دیده بودم.
🔸شروع کردم به ناله و گریه و گفتم همین مرا کفایت می¬کند.
🔸پس به برکت #عطای #حضرت_حجت علیه السلام، #صحیفه_کامله_سجادیه در شهرها همچون #آفتابی درخشان درخشید؛ بخصوص در اصفهان که اکثر مردم اهل دعا و #مستجاب_الدعوه شدند و این آثار، معجزه ایست از حضرت صاحب علیه السلام.
🔸و آنچه خداوند به برکت صحیفه به من عنایت فرمود، هرگز نمی توانم آن را بشمارم.
لوامع صاحبقرانی، ص 3
روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 14، ص 420
غلام آزاد
آرزوی فرشته ها
مهمان پدر و مادر
دکتر کریمی افشار:بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود…
به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟ کدام مهمتر است. خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟
چون دانستم که او مهمان خانه من است.
این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،
بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست….
شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.
از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.
از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد.
اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.
چون می دانم……
او مهمان زودگذر خانه من است.
کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.
پدر و مادر حرفهاي
بچهی «باعرضه» بار ميآورند نه شاگرد اول.
برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد
و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند.
ميوههايي كه مادر برايش ميگذارد، توي كيفش نگندد.
وقتي معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی میگردند زير ميز قايم نشود.
غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم بههم نخورد از ديدن ظرف غذايش.
وقتي بزرگتري خواست از او سوالهاي اضافی بپرسد راحت بپيچاندش.
وقتي تلويزيون نگاه میکند انگشتش نيممتر توی حلقش فرو نرود.
پدر و مادر حرفهاي يكجوري با بچهاش حرف ميزند كه بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند،
پدرش توي ذوقش نمیزند که «چه خبرته!».
وقتي یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالي كند با زور نميتواني، اما اگر دوست داري، باهات بازي ميكنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند.
اینها بچهی با عرضه بار ميآورند
تا به خاطر نيم نمره امتحانی جلوي ميز معلم عجز و التماس نكند.
والدین گرامی اگه دوست دارید فرزندانی عالی داشته باشید که هیچ وقت به سمت اعتیاد، انواع بزهکاریهای اجتماعی و روابط نامشروع نرن، حتما به راهکارهای زیر عمل کنید.
1_همیشه فرزندت را با عنوان های محترمانه و عاطفی چون آقا، خانم و… صدا بزننرگس خانم، علی آقا، عزیز گلی مامان، فرشته کوچولوی من و…
2-حداقل روزی یکبار به فرزندت این جمله را بگو: عزیز دلم من به وجودت افتخار میکنم.
3-به فرزندت بیشتر از یک مهمان احترام بگذار و برای شخصیتش ارزش قائل باش.
4-به فرزندت اعتماد کن تا هر چه را تو دوست نداری هیچ گاه انجام ندهد.
5-قبل از همه چیز اختلافات خود را با همسرت در روشهای تربیتی رفع کن.
6-بیشتر برای فرزندت و حرف زدن با او وقت بگذار و کمتر از کودک زیر هفت سالت دور باش.
7-جلوی فرزندت رابطه ات با همسرت از همیشه بهتر باشد.
8-فرزندت را از صمیم قلب دوست بدار و این دوست داشتنت را همیشه ابراز کن.
9-از سه سالگی به بعد کم کم مسئولیت های فرزندت را به خودش واگذار کن.
10-اشتباهات فرزندت را ببخش و به او فرصت بازگشت بده تا محرم اسرارش باشی (حتی گاهی فرصت اشتباه کردن و ریسک کردن به او بده)
11-هر روز با کودکت بازی کن. گاهی در میان بازی بلند بلند بخندید.
12-روزهای مشخصی را صرف پیاده روی با فرزندت کن.
13-برای فرزندت مصداق واقعی صداقت، امانت داری، کنترل خشم و وفای به عهد باش
اگر بندگی می کردیم...
آیت اللّه #بهجت “ره” :
با تمام وجود #گناه کردیم
نه نعمتهایش را از ما گرفت
و نه گناهانمان را فاش کرد.
اگر بندگی اش را میکردیم چه میکرد؟؟؟؟
ثواب یک ذکر
علّامه طباطبایی (ره):
یک صلوات تبدیل به چنان نوری درعالم برزخ برای مردگان میشود که آنها را از گرفتاری های آن عالم نجات میدهد.
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
20حج یا یک زیارت امام حسین ع
🔰سوال و جواب غافلگیرکنندۀ امام صادق(ع)!🔸امام صادق(ع) از یکی از یارانش پرسید: چندبار حج رفتهای؟ گفت: نوزده حج. امام فرمود: آن را به بیست حج برسان تا ثواب یکبار زیارت حسین(ع) برایت نوشته شود
🔻 کامل الزیارت ، ص۱۶۲
بر حق بودن شیعه
نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی
رسیدند.پرسیدند:
این مجلس متعلّق به کیست؟
گفتند:
مجلس درس امام اعظم ابوحنیفه است.
راوی حکایت می گوید:
رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت:
من میروم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمیروم.
گفتم:
این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی.
گفت:
من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود.
وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت:
من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است.) و من هر چه میخواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر ص، افضل امّت و خلیفۀ بر حق بوده است قبول نمی کند و میگوید:
علی بن ابیطالب علیه السلام، افضل و خلیفۀ به حق است.
شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم.
ابوحنیفه گفت:
به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل اینست که پیامبر ص، همواره در میدان های جنگ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می فرستاد! و این نشان میدهد، که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ میکرد.
و چون علی را دوست نداشت، طردش میکرد و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است.
فضل گفت:
بله من این را به برادرم میگویم ولی او از قرآن به من جواب میدهد که خداوند فرموده:
«خداوند، مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است.»
و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است، که قاعد بوده اند.
ابوحنیفه گفت:
به او بگو از این بهتر میخواهی که ابوبکر و عمر، قبرشان کنار قبر پیامبر ص و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است!
فضل گفت:
بله این را هم به برادرم میگویم، امّا او میگوید:
آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، دفن شده اند!
برای این که خداوند فرموده است:
«ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…»
و میدانیم، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است.
ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود، تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت:
به این برادر خبیثت بگو:
آنها غاصبانه در خانه ی پیامبر دفن نشده اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر بودند و از وی مهریه طلبکار بودند، پدران شان را در مهریه ی خودشان دفن کردند!
فضل گفت:
بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من میخواند و میگوید:
پیامبر ص به همسرانش بدهکار نبوده است.
برای اینکه خداوند فرموده است:
«ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم»
طبق این آیه، پیامبر مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است.
ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت:
به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر ص مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ما تَرَک پیامبر ص داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر بعد از مرگش از خود باقی گذاشت.) نیز همین خانه اش بود و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش میرسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر بوده اند، پدران شان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین، غصبی در کار نبوده است!
فضل گفت:
بله من این را هم به برادرم گفته ام ولی او میگوید:
شما مگر نمیگویید:
پیامبر ارث نمیگذارد و حدیث نقل میکنید که پیامبر ص فرمود:
«ما پیامبران اصلاً ارث نمیگذاریم و هر چه از ما باقی مانده، صدقه است.»
پس عایشه و حفصه سهم الارث نداشتهاند، به همان دلیلی که حضرت فاطمه س از فدک محروم شدند و گفتند:
پیامبر ارث نمی گذارد، آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند.
آیا دختر از پدر ارث نمی برد، اما همسر از شوهر ارث میبرد؟
حالا بر فرض بپذیریم که آنها سهم الارث داشته اند، مگر نه اینست که میّت اگر فرزند داشته باشد، سهم الارث زوجه اش یک هشتم ماتَرَک می شود، در این جا تمام ماتَرَک که یک حجره (اتاق) بوده، وقتی تقسیم بر ٨ شود، یک قسمت از آن ۸ قسمت تقسیم می شود، میان همسران پیامبر، که ۹ نفر بوده اند! و در نتیجه، سهم هر یک از عایشه و حفصه، به قدر یک وجب هم نمیشود!
پس چگونه آن ۲ هیکل بزرگ، در یک وجب زمین جا شده اند؟!
سخن به اینجا که رسید، ابوحنیفه از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود، فریاد کشید:
این مرد را بیرون کنید!
این خودش رافضی است و قطعاً برادر هم ندارد!
#محب_علی_ام_الحمدلله
همسر اشتراکی
اهمیت حجاب برای شهدا
کتاب برای زائران کربلا
واکنش خلاقانه
✍🏼 استادی تعریف می کرد:"وقتی که الاغ شدم”
تابستان سال ١٣٨٩ بود. در حال رانندگی بودم و حواسم پرت بود. یه دفعه یک ماشین با سرعت از کنارم رد شد و با بوق ممتد داد زد و گفت:
هی الاغ حواست کجاست؟!
همانطور با سرعت رفت پشت چراغ قرمز ایستاد. چون خیابان خلوت بود منم رفتم کنارش ایستادم. شیشه های هر دو تامون پائین بود. یواشکی از کنار چشماش به من نگاه میکرد. منم مستقیم بهش نگاه میکردم.
گفتم: آقا میدونستی الاغ ماده هست و خرها، نر هستند؟!! تو باید به من میگفتی خر !!!
دوم اینکه اگه من الاغم، حتما تو هم حضرت سلیمان هستی چون الان داری زبان الاغها رو میفهمی که باهات صحبت میکنم !!!
سوم اینکه اصلا حواسم به تو نبود تو عالم خودم بودم …
یک لبخندی زد و سه بار گفت معذرت میخوام. منم تو ماشین شکلات داشتم براش پرت کردم تو ماشینش.
بااشاره اون، هر دو تا کناری ایستادیم و الان که با هم دوستیم یادمون نمیره که یک الاغ ما رو با هم آشنا کرد !
این ماجرا میخواد بگه که کلمه ای در زبان انگلیسی هست به نام Reactive یعنی واکنش و کلمه دیگری هست به نام Creative یعنی خلاق. اگر دقت کنیم با جابجايی حرف C یک واکنش تبدیل میشه به یک خلاقیت !
یعنی میشد این موضوع تبدیل شه به یک دعوای خیابانی که آخرش هم منجر میشد به آشتی. هم وقتمون رو میگرفت هم هزینه ساز بود.
رئیسم میگفت وقتی آخرش تو کلانتری باهم آشتی میکنیم چرا الان آشتی نکنیم؟!
میلیونها انسان در جنگ جهانی دوم کشته شدن ولی امروز کل اروپا هوای هم رو دارن و متحدن.
٨ سال با عراقی ها جنگ کردیم الان برادر ما شدن !
١)آخر هر جنگی صلحه
٢)عاقل کسی است که از تهدید فرصت میسازه. ما هر دو تامون عاقل بودیم.
٣)فحش دادن دلیل کسانی است که حق با آنها نیست !
٤)وقتی کسی عصبانیت میکنه یعنی تونسته برتو چیره بشه.
این داستان رو توو هر ترمی واسه دانشجوهام تعریف میکنم و کلی باهم لحظه الاغ شدنم رو میخندیم !!!
مراقب حواس پرت کن ها باشیم....
🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔توجه توجه
دقت کردین
روحانی وترامپ چه کلاه گشادی سرمردم ایران میخوان بزارن
و
دارند #کلاه را میکشند پایینتر!!
اگر نه؛
بازی همان #بازی است: #برجام
امروز، #بازیگرها نقشهای جدید گرفتهاند و این قسمت نیز به خوبی و قوّتِ قسمتهای قبل، در حال اتمام است؛
آفرین بر کارگردان( )، همه چیزش حسابشده بود!!
خلاصهی این قسمت را برایتان تعریف میکنم:
- ترامپ(بازیگری که در قسمت دوم برای عوض کردن #نقطه_توجه و فضای بازی وارد سریال شد)، دوباره در نقش آدم بده ظاهر میشود. پایبندی به برجام را تأیید نمیکند اما (هوشمندانه) رد هم نمیکند!
- اینطرف(برای کاهش فشار افکار عمومی ایران از روی روحانی)، آلمان و انگلیس و فرانسه و آژانس انرژی اتمی به #یکباره خوب میشوند و از برجام و (مثلا) از حق ایران دفاع میکنند.(البته اشاره نمیکنند که در طول این یکی دو سال، خودشان از ترس آمریکا #نتوانستهاند پایبند به #مفاد برجام باشند)
- ایران(روحانی و تیمش) به خاطر #پایبندیِ همهی طرفها غیر از آمریکا، عملا حرفی از خروج از برجام نمیزند و #فقط برای ترامپ خط و نشان میکشد.
(در حالی که همهی کشورها بارها اذعان کردهاند برجام منهای آمریکا یعنی #هیچ و هنوز تمام شرکتها و بانکهای بزرگ دنیا بخاطر تحریمهای یکجانبه و #تهدیدهای آمریکا با ایران همکاری نمیکنند و بیشتر تحریمها بر جای خود باقیاند)
- کارگردان( ) در متن سخنرانی ترامپ، جملات #گمراه_کنندهای اضافه میکند، جملاتی که #رگ_غیرت مردم ایران را قلقلک دهد و #توجهشان را از موضوع اصلی یعنی برجام به خود معطوف کند؛ خلیج فارس، سپاه و…
(اینجای فیلم، کارگردان( ) اجازه میدهد مردم ایران به ترامپ فحش بدهند و از سپاه و خلیج فارس دفاع کنند، با دیالوگی که برای روحانی و ظریف و… مشخص کرده و راهی که جلوی صدا و سیمای ما گذاشته، این رویکرد را تقویت میکند و #دوباره افکار عمومی را از #اصل برجام و #قرارداد_های اقتصادیِ #استثماری و #حفره_های سیاسی و امنیتیِ آن غافل میکند)
- همهی عوامل این قسمت(حتی موسیقی آن) طوری تنظیم شدهاند که #ترامپ را بد و اَخ و شاخدار و بیرحم و مسخره و … نشان دهند و تمام کردار و گفتارش را خلاف #حق و حقیقت! / وقتی چنین شخصیتی با #برجام دشمنی کند، همه عاشق برجام میشوند و عملا هر کس با ترامپ #مخالف باشد، #موافق برجام نشان داده میشود!!…
- دیگر در داخل ایران خبری از #نقد اصل برجام نیست / همهی نخبگان، در حال دشمنیِ با ترامپ #بوسیلهی طرفداریِ از برجام(منفورترین چیز موردنظر ترامپ) هستند و عملا: #برجام_تطهیر_می_شود!
- تا قسمت دوم فیلم، آمریکا معتقد به برجام بود و در کنارش تا جایی که میتوانست #ناقض!! / از این قسمت به بعد چون #رسما برجام را کنار گذاشته، #اقدامات_عملی بیشتری در مقابله با برجام نشان میدهد و #اتحادیه_اروپا نیز دلایل رسمی و محکمتری دارند برای #عمل_نکردن به مفاد قرارداد! / نخبگان و مردم ایران هم همگی موافق که نه، بلکه طرفدار و حامی و پشتیبان برجامند و مشغول دفاع از اسم خلیج فارس و فحاشی و #فقط خط و نشان کشیدن برای شخص #ترامپ.
- مردم ما (که نمی دانند ( )؛ کارگردانِ نقشِ ترامپ، همان ( )؛ کارگردانِ نقشِ فرانسه و آلمان و انگلیس و سازمان انرژی اتمی و روحانی است، فکر کردهاند ترامپ صبح از خواب بیدار شده و از خودش متنی نوشته و آمده خوانده) در حالی که ترامپ را #مسخره میکنند و او را #ابله مینامند و برای مقابله با #یاوه_گویی های او #تجمع و … برگزار میکنند و… مهر تأیید پای #برجام و قراردادها و مفاد آن میزنند.
- خوشحال باشیم؟ مردم و نخبگان سیاسی به #اتحاد_کلام رسیدهاند؟ اتحاد در چه؟ در این که خلیج ما فارس است و عرب نیست و سپاه ما خوب است؟ برجام چه شد این وسط؟ قرارداد کرسنت چه؟ قراردادهای بدتر از کرسنت چه؟ …
- #افکار_عمومی مردم دنیا و همچنین ایران، #تمام داستان فیلم و نقشها و گفتههای افراد این سریال را فوقش تا 3 سال آینده فراموش خواهند کرد و چیزی که تا 25 و 30 و حتی 40 سال آینده باقی خواهد ماند: #مفاد_استثماریِ قرارداد برجام است و #سیمان داخل رآکتور اراک و #سنگ_قبر شهدای انرژی هستهایِ ما!
خداحافظ تا قسمت بعد!
❌به احترام #شهدا و برای #آگاهی_مردم، بازنشر دهید!
*✔جدیدترین اخبارموثق و تحلیلها و بررسی تکنیک های جنگ روانی در کانال زیر*
تکنیک های جنگ نرم 📡
🌷الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌷
زیارت نامه
علو
م غ
ریب
ه(دعانویسی بینی):
💠زیارت نامه حضرت امام سجاد علیه السلام💠
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🔆اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُتَهَجّـِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْمُتَّقِينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الْمُسْلِمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرِينَ الْعارِفِينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الْوَصِيّـِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ وَصايَا الْمُرْسَلِينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ الْمُجْتَهِدِينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سِراجَ الْمُرْتاضِينَ🔆
سلام بر تو اى زينت عابدان، سلام بر تو اى زينت شب زنده داران،
سلام بر تو اى پيشواى پرهيزكاران، سلام بر تو اىولى مسلمانان،
سلام بر تو اى نور ديده عارفان،سلام بر تو اى وصى اوصيا،
سلام بر تو اى خزانه دار وصاياى فرستادگان الهى، سلام بر تو اى نور بيمناكان،
سلام بر تو اى نور كوشندگان عابد، سلام بر تو اى چراغ روشنايى بخش رياضت كشان،
🔆اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ذَخِيرَةَ الْمُتَعَبّـِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْعِلْمِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكِينَةَ الْحِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِيزانَ الْقِصاصِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْخَلاصِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ النَّدى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَدْرَالدُّجى،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِيمُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصّابِرُ الْحَكِيمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَئِيسَ الْبَكّائِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامِصْباحَ الْمُؤْمِنِينَ🔆
سلام بر تو اى زاد و ذخيره عابدان، سلام بر توى اى چراغ فروزان جهانيان،
سلام بر تو اى كشتى دانش، سلام بر تو اى آرامش بخش و بردبار و حليم،
سلام بر تو اى مشخص كننده قصاص، سلام بر تو اى كشتى اخلاص،
سلام بر تو اى درياى بخشش، سلام بر تو اى ماه تابان شب تار ،
سلام بر تو اى مرد دعا و بردبارى، سلام بر تو اى شكيباى حكيم،
سلام بر تو اى سرور گريه كنندگان، سلام بر تو اى چراغ هدايت مؤمنان
🔆اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا أَبا مُحَمَّد،
أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِينِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ، وَأَنَّكَ ناصَحْتَ فِي عِبادَةِ رَبِّكَ، وَسارَعْتَ فِي مَرْضاتِهِ، وَخَيَّبْتَ أَعْداءَهُ، وَسَرَرْتَ أَوْلِياءَهُ،
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، وَاتَّقَيْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ، وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ، حَتّى اَتيكَ الْيَقِينُ،
فَعَلَيْكَ يا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ🔆
سلام بر تو اى مولايم اى ابا محمّد،
گواهى مى دهمكه تويى حجت خدا و فرزند و پسر حجت خدا و پسر امين او و فرزند امناى الهى،
تو در عبادت پروردگارت خالصانه كوشيدى و براى جلب خوشنودی اش شتافتى،
و دشمنانش را مأيوس و اوليائش را مسرور ساختى،
گواهى مى دهم كه تو حق عبادت الهى گزاردى، و حق تقوا و اطاعتش را بجاى آوردى تا آنگاه كه درگذشتى،
پس بر تو باد اى مولاى من اى فرزند رسول خدا برترين درودو سلام و رحمت و بركات الهى.
📚صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام
🔆اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم🔆
پروردگارا! درود فرست بر حضرت علی بن الحسین سید و بزرگ اهل عبادت. آنکس که تو او را برای خود خالص گردانیدی و پیشوایان هدایت را- که آنها خلق را به حق هدایت کنند و به حق باز رجوع کنند- از نسل پاکش قرار دادی. و او را برای خویش اختیار فرمودی و او را از هر پلیدی و ناپاکی، پاک و مطهر ساختی و او را برگزیدی و هادی خلق به سوی خدا و هدایت یافته به حق قرار دادی. پروردگارا! پس درود و رحمتی بر او فرست که بهترین درودهایی باشد که بر ذریه پیغمبرانت فرستادی؛ تا به آن درود در دنیا و آخرت دیدهاش روشن فرمایی که تو ای خدای مقتدرِ کامل و به حقایقِ امور آگاهی.
حجاب....
توصیه مهم قرآن برای خانوم ها:
⇦اول:👈🏻رعایت حجاب
(نور)
⇦دوم:👈🏻عدم اختلاط با مردان نامحرم
(احزاب)
⇦سوم:👈🏻رعایت وقار ومتانت در گفتگو بانامحرم
(احزاب)
ثواب پیاده روی اربعین
◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️💠آیا می دانید چرا باید به زیارت اربعین رفت💠
بنا به فرموده امام عسکری(ع)؛یکی از نشانه های مومن-که در این روایت مقصود شیعه است-زیارت سیدالشهدا در روز اربعین می باشد.[7]زیارتی که با پای پیاده رفتنِ آن هم «موضوعیت» دارد. چرا که امام صادق(ع) به یکی از دوستان خود میفرماید: قبر حسین(ع) را زیارت کن و ترک مکن. پرسیدم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمود: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود خداوند به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مىفرماید و یک درجه مرتبهاش را بالا مىبرد.[8]ایشان در جای دیگری می فرمایند: کسی که به قصد زیارت امام حسین(ع) از منزلش خارج شود اگر پیاده باشد، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت اباعبدالله بر میدارد، یک حسنه مینویسد و یک سیئه از او محو میکند. وقتی که به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحین برگزیده مینویسد. وقتی مناسک او تمام شد، خداوند نام او را جزء فائزین مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد یک فرشتۀ الهی در مقابل او قرار میگیرد و میگوید: رسول خدا(ص) به شما سلام میرساند، و پیغام میدهد (مژده میدهد): عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشتهات بخشیده شده است.
اثر تبلیغات
سکوت رهبر
❌ شبهه ❌اگر رهبری فلانی را قبول نداشت عزلش میکرد!
✅ پاسخ:
درسی از قرآن:
وقتی حضرت موسی کلیم الله به کوه طور رفت امت را به حضرت هارون که او هم از پیامبران خدا بود سپرد؛ وقتی که برگشت دید امت او گوساله پرست شده اند!
با عصبانیت به حضرت هارون گفت: چرا اینها را از این کار باز نداشتی؟ چرا گذاشتی مردم گوساله پرست شوند؟
هارون گفت: از این ترسیدم که مبادا در بین امت اختلاف افتد و تفرقه ایجاد شود!
و سامری را هم اعدام نکرد بلکه محصور کرد .
آیه 97 سوره مبارکه طه
✅ درسی از پیامبر اکرم(ص)
وقتی مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمین فتح شد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله دستور عفو همگانی صادر کردند. اما فرمودند عبدالله(برادر رضاعی عثمان) را هرجا گیر آوردید بکشید حتی اگر خود را به پرده ی کعبه چسبانده باشد.
این شخص ابتدا مسلمان بود ولی بعد مرتد شد و به مکه فرار کرد و شروع کرد به خدا و پیامبرش دروغ بستن.
وقتی عبدالله دستور قتلش را شنید به برادرش عثمان پناه برد و از او خواست که نزد رسول خدا واسطه شود تا او را نکشند.
عثمان برادر را برداشت و نزد پیامبر آورد و از رسول اکرم طلب بخشش و گذشت برای برادر مرتد خود کرد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله مدتی طولانی سکوت کردند و سپس سربلند کرده و رضایت دادند.
با اینجای ماجرا کار دارم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رو به اصحاب کردند و فرمودند: میدانید چرا مدتی طولانی سکوت کردم؟
منتظر بودم یکی از شما بلند شود و سر از تن عبدالله جدا کند.(ص 192و 193،کتاب سقیفه، علامه عسکری)
✅ درسی از امیرالمومنین علی علیه السلام:
وقتی امام علی علیه السلام از انصار میپرسید که چرا با غیر من بیعت کردید؟ جواب میشنید: چون تو اعلام خلافت نکردی! اگر تو زودتر گفته بودی حتما با تو بیعت میکردیم!
برخی همیشه منتظرند که امامشان سخن بگوید تا حرکت کنند، اما نمیدانند که همیشه اینگونه نیست.
✅ همیشه قرار نیست امام جامعه با صراحت سخن بگوید، این تویی که باید تشخیص دهی؛ و آیا بصیرت معنایی غیر از این دارد؟
اگر با افکار و اعتقادات رهبرت دم خور باشی و نظام فکری او را در سخنانش بیابی لازم نیست که در هر حادثهای برایت فتوا بدهد تا تو حرکت کنی، بلکه قبل از آنکه لب بگشاید، ناگفتههای او را میدانی.
✅ درسی از امام حسین علیه السلام
در شب عاشورا امام حسین(ع) به اصحاب خود فرمودند: که از تاریکی شب استفاده کنید و بروید.
آنان که حسین شناسند میدانند که نباید بروند.
به همین دلیل به اصحابش میفرماید که اینها با من کار دارند و قصد جان مرا کردند، شما جان خود را نجات دهید.
اما تو وظیفهای دیگر داری! تو نباید مصلحتسنجی کنی!
مصلحتسنجی کار امام جامعه است و کار تو فهم طلب امام از تو؛ که شاید مثل این داستان کربلا خلاف حرف صریح امامت باشد.
✅ درسی از شاگرد مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام :
امام خمینی با اینکه بنیصدر را با وجود انواع جنایتهایش قبول نداشت؛ نه تنها عزلش نکرد و علیه او چیزی نگفت بلکه صبورانه در سکوت منتظر ماند تا مردم به درک و شعور و بصیرت سیاسی برسند و خود تشخیص دهند که چه انتخاب بدی کردهاند!
و بعد از اینکه دید غالب مردم آگاه شده اند حکم عزل بنیصدر را صادر کرد.
چون آگاه به قرآن بود که اختلاف و تفرقه بدتر از گوساله پرستی و شرک به خداوند است، لذا به خاطر عدم بصیرت در افراد جامعه در بسیاری موارد سخن نگفت و از یاران نزدیکش خواست روشنگری کنند و مردم را آگاه کنند.
حالا متوجه شدید امام خامنهای شاگرد مکتب قرآن و اسلام، چرا با وجود اینکه فلانی را قبول ندارد عزلش نمیکند؟
پدر آیت الله بهجت
هزینه کردن برای زیارت امام حسین علیه السلام
🔰امام صادق(ع):پولی که خرج زیارت حسین(ع) شود، برمیگردد!🔸امام صادق(ع)در مورد زیارت مزار امام حسین(ع): هر كه او را زيارت كند، خداوند نيازهايش را برآورد و آنچه از امور دنيا كه برایش اهمیت داشته را كفايت فرمايد و همچنین زيارت امام حسین(ع) رزق بنده را زیاد میکند، و آن چه برای زیارت هزينه كند، برمیگردد.
🔻تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴
سفر به حج یا کمک به فقرا
آرایش یا آرامش
اثر سوره یس در زندگی
شایان: آیت الله وحید خراسانی :
🌸✨ هر کس هر روز سوره یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای عهد و ثواب آن را به مادر امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند، سورة واقعه هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین علیه السلام هدیه کند ؛ چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود . نخواهد هم به زور می شود.✨
ثواب صلوات و دعای فرج
✅علامه امینی:
هر کس بعد از #صلوات بگوید «و عجل فرجهم» من او را در ثواب نوشتن کتاب الغدیر شریک میکنم.
🗓12تیر سالروز رحلت علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر
ای ماه تر از ماه ....